کسی که بود حواسش به ما پریشان ها
سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶
از برکت دو زلزله تهران شبها ان الله یمسک السماوات و الارض می خوانم تا قدری از غصه ی مرگم کم شود. شبها به مرز دق کردن می رسم از روزگارم در قیامت و صبح ها اوضاع را خراب تر می کنم از آنچه شب قبل فکر می کردم. شبی می رسد که وقتی سر بالین می گذارم بگویم : خداوندا اگر حیات دوباره بدهی شکرت را می گویم و اگر ندهی دوری از تو برایم تمام می شود. بنده با امید به پروردگارش زنده است. پروردگاری که حسین علیه السلام را وسیله ی حوائجش قرار داده است.
بهار زندگی ما ، بهار نزدیک است
خوش است سر بشود با تو این زمستان ها
یکی یکی همه ی نوکران سفر کردند
به پیش مادر سادات با حسین جان ها
فدایش بشویم، آمین
- ۰ نظر
- ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۲۲