چند نکته پیرامون وضعیت فعلی پردیس کشاورزی
کوروش صوفیه ، یکی از دانشجوهای دانشکده ما ، دو شب پیش ، به علت برق گرفتگی ناشی از سهل انگاری مسئولین امور صنفی دانشکده فوت شد. با توجه به اینکه در جریان این اتفاق قرار دارم ، فکر می کنم گفتن چند نکته خالی از لطف نباشه :
یکم : با اینکه ایشون رو نمی شناختم و بعید می دونم در دانشکده دیده باشم شون ، اما بعد از شنیدن خبر متاثر شدم. و این ناراحتی من رو ضرب در یک عددی نزدیک به ده بکنید و برای بچه هایی که خوابگاهی هستند تصور کنید. همچنین دوستان و آشنایان متوفی. برای همین شرایط دانشکده ، شرایطی احساسی خواهد بود و همیشه خدا هستند کسانی منتظر چنین فرصتهایی که نهایت سوءاستفاده را از شرایط بکنند. همین الان رصد سایت های خبری ضد انقلاب نشون می ده برای این موضوع برنامه ریختند و می خوان با ملتهب کردن جَو ، ماهی خودشون رو از آب گل آلود بگیرند (که از دشمن غیر از دشمنی انتظاری نیست). برای همین همه باید بر موضوع نظارت داشته باشند که اعتراضات از فضای صنفی خارج نشده و خون این جوان ، پایمال کینه های سیاسی مغرضان نشود.
دوم : به طور قطع علت این موضوع ، با توجه به گزارش اورژانس و افراد حاضر در صحنه ی حادثه ، تعلل مسئولین مربوطه بوده است. بعضی از همین آقایان به ظاهر زرنگ ، یک سری مطالب حاشیه ای را وسط انداخته اند تا از زیر بار منفی موضوع شانه خالی کنند که با هوشیاری دانشجویان انشاءالله رسوا خواهند شد.
سوم : دو سال پیش ، در حالی که شورای صنفی تجمعی را در پردیس برگزار کرد و اعتراض خود را در برابر سوءمدیریت در دانشکده کشاورزی اعلام نمود ؛ مسئولین وقت (به ویژه مسئولین معاونت دانشجویی و آقای دکتر گ) قضیه را سیاسی جلوه دادند و پیاده نظام دانشجویی شان در کف دانشگاه (انجمن افراطی دانشجویان) طوری وانمود کردند که اعضای شورای صنفی که با رای دانشجویان به عنوان نماینده و معتمد آنها شناخته شده بودند به عنوان خاطی تحویل کمیته انظباطی دانشگاه داده شدند. با توجه به جریانات سال 88 در کشور و بی اعتمادی دانشجویان نسبت به انجمن افراظی و تفکر آنها پس از برگزاری انتخابات بیشتر اعضای شورای صنفی را دانشجویان بسیجی تشکیل دادند و همین موضوع را علم عثمان کرده و قضیه را عقده گشایی یک تشکل خواندند و با سرکوب اعتراضاتی که از دل دانشجویان نشئت گرفته بود، مسئولین دانشجویی را تا مرز اخراج از دانشگاه کشاندند که به لطف خدا موفق نشدند. اما شورای صنفی که تنها تشکل دانشجویی مسئول مطالبه امور صنفی و معیشتی دانشجو است را تا به امروز تعطیل کردند تا با خیال راحت تر و بدون مزاحم کار خودشان را به پیش ببرند.
اتفاقات این چند روز اخیر ریشه در آن زمان دارد و مسئولینی که شورای صنفی را به بهانه های بی اساس تعطیل کردند نیز در اتفاق به وجود آمده نقش ویژه ای دارند که در جای خود باید از آنها تقدیر در خور به جا آورده شود. نکته ی قابل تاسف اینجاست که همین افراد با توجه به تغییر دولت در پی بازگشت به ریاست دانشگاه و دانشکده هستند و با توجه به حضور دکتر امید در سطح دو معاونت مهم در وزارت علوم ، قضیه را برای خود تمام شده می دانند که به لطف خدا باز هم رو سیاهی به ذغال خواهد ماند.
چهارم : پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران متشکل از پنج دانشکده و حدود پنج هزار دانشجو به دلیل واقع شدن در کرج بعضا مورد غفلت فراوان توسط دانشگاه تهران و مدیران آن قرار می گیرد. لذا از این موضوع نیز نباید غافل بود که ساختمان های جدید و امکانات ویژه ای که در بعضی از دانشکده ها در حال اضافه شدن است ، اختلاف طبقاتی را به وجود آورده طوری که بعضی از کلاس های دانشکده از امکانات اولیه ی کلاس بودن نیز برخوردار نیستند (به عنوان مثال : گروه ماشین های کشاورزی واقع در درب جنوبی) . بعد از قضیه ی زمین های مزرعه دانشگاه و ایستادگی مسئولین پردیس در مقابل از بین بردن زمین های زراعی توسط مسئولین دانشگاه تهران ؛ روی دنده ی لج افتاده و شیر اعتبار را قدری کمتر کردند تا همان چند چکه بودجه ای که به پردیس می رسید دیگر نرسد.
پنجم : حواسمان هست یانه؟ اگر"شهید" نشویم باید "بمیریم"...!
- ۰ نظر
- ۰۱ آذر ۹۲ ، ۲۱:۱۳