ای امید نا امیدا ...
چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۶
بیست عدد تسبیح از بازار حرم خریدم و در حرم سیدالکریم متبرکشان کردم؛ نیت کرده بودم اگر رفتنی شدم، به موکب دارانی بدهم که پذیرایی مان کردند.
دیشب، وقتی دیدم انگاری نرفتنی هستیم، تسبیح ها را سپردم به کسی که قصد رفتن دارد.
بعد نماز ظهر اسباب رفتنمان مهیا شده انگاری؛ باید پیغام بدهم تسبیح ها را برگرداند.
زل زده ام به عکس حرمی که رو برویم است. یعنی بالاخره کربلایی می شوم ؟
ای امید نا امیدا ؛ حسین (ع)
- ۰ نظر
- ۱۰ آبان ۹۶ ، ۱۴:۰۲