من این نگاه عوامانه را دوست می دارم ...
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۰
به عمد کیف کوچک می برم تا کاغذهای A4 ام را داخل کاور بگذارم و در دستم بگیرم تا جلد مجله ای که این هفته خریدم را همه ببینند و با آن به دانشگاه فخر بفروشم و توجه اطرافیان را جلب کنم و درذهن هایشان سوال ایجاد کنم . نگاه های چپ چپ بعضی ها را دوست دارم و در مقابلشان طوری وانمود می کنم که انگار متوجه چیزی نیستم . بعضی از این اخلاق های ما هم برای خودش داستانی دارد.
نمی دانم حق این را دارم ناراحت و دلسرد بشوم وقتی عکس و فرمایشات جناب منافق را بالای یکی از صفحات آن می بینم . نمی دانم باز هم از این آب های یخ روی سرم خواهد ریخت . همچنین هنوز نمی دانم بعضی ها چرا ... از یک کشاورز بیشتر از این انتظار نمی رود !
- ۹۰/۰۸/۳۰