Unknown
يكشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۱
امروز مسیرمان خورد و تا مجتمع ولایت کمیته امداد -گوشه ی بالای سمت راست نقشه تهران، که در کتاب نقشه ام آن صفحه اش کنده شده است- رفتیم !
امپراطوری بس عظیم، به نام کمیته امداد. ساختمان هایی بر افراشته و خوش ساخت که در هر کدام به زور سیصد کارمند وجود داشت و ارباب رجوع هایش احتمالاً داخل دستشویی ها بودند که ما ندیدیمشان. هر ساختمان دارای هشت آسانسور بود که هر دوتایشان به اندازه آشپزخانه خانه ما می شود به گمانم. ماشینهای کوچکی که برای حمل کارمندان بین ساختمان ها در محوطه ی وسیع مجتمع ولایت رفت و آمد داشتند به قول دکتر برای بازی گلف بودند. سید می گفت در اداره شان چهار کارمند در یک چهارم اتاقی که این دو کارمند مشغولند، کار می کنند. آب و هوا خیلی خوب بود! یک مجموعه قوی، تشکیلاتی قوی می خواهد. یک تشکیلات قوی، لابد ساختمان های قوی هم می خواهد تا در مقابل زلزله های دنیا تاب مقاومت داشته باشند. مددجو باید احساس کند کسانی که وظیفه کمک به آنها را بر عهده دارند جایشان محکم است.
قلک های سبز خودمان را عشق است !
امپراطوری بس عظیم، به نام کمیته امداد. ساختمان هایی بر افراشته و خوش ساخت که در هر کدام به زور سیصد کارمند وجود داشت و ارباب رجوع هایش احتمالاً داخل دستشویی ها بودند که ما ندیدیمشان. هر ساختمان دارای هشت آسانسور بود که هر دوتایشان به اندازه آشپزخانه خانه ما می شود به گمانم. ماشینهای کوچکی که برای حمل کارمندان بین ساختمان ها در محوطه ی وسیع مجتمع ولایت رفت و آمد داشتند به قول دکتر برای بازی گلف بودند. سید می گفت در اداره شان چهار کارمند در یک چهارم اتاقی که این دو کارمند مشغولند، کار می کنند. آب و هوا خیلی خوب بود! یک مجموعه قوی، تشکیلاتی قوی می خواهد. یک تشکیلات قوی، لابد ساختمان های قوی هم می خواهد تا در مقابل زلزله های دنیا تاب مقاومت داشته باشند. مددجو باید احساس کند کسانی که وظیفه کمک به آنها را بر عهده دارند جایشان محکم است.
قلک های سبز خودمان را عشق است !
برای امضای این نامه، نام و نام خانوادگی و رشته تحصیلی خود به ایمیل روبرو ارسال کنید.tabeezdaneshgah@gmail.com