سبک زندگی 1
چهارشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲
می گفتند مثل مرغ تا شب می شود می خوابند ! فامیل اوایل ازدواج، مسخره شان می کردند. حسین آقا غروب که از بانک می آمد بعد از آمدن از مسجد اگر از خانواده کسی گرسنه بود لقمه ای نان و پنیر تناول می کرد و می خوابیدند. همه می دانستند به خانه ی عمو حسین اینا نباید بعد ساعت 9 شب زنگ زد. از آن طرف حدود ساعت دو- سه از خواب بیدار می شدند. زمانی که ما از خواب بیدار می شدیم صبحانه شان را خورده بودند و لباس پوشیده هر کدام آماده رفتن سر کار و بارشان بودند. به یاد ندارم به خانه شان رفته باشیم و تلویزیون روشن باشد غیر وقت اذان.
مهربان بود و با تجربه. تعریف کرده اند لحظه ی آخر فقط گفته : یاحسین
- همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود/ که ز بند غم ایام نجاتم دادند
- شنیدم نوافل عمو حسین ترک نمی شد
- شنیده ام نوافل برای جبران کمبود نماز های واجب اند
- شنیده ام سحر خیلی مهم است
الان نوه های عمو حسین هم حدود ساعت دو-سه بیدارند ...