Unknown
- ۰ نظر
- ۰۵ دی ۹۰ ، ۰۰:۳۵
حالا که خرج کرب و بلایم به پای توست
از سهم الارث مادری خود حساب کن
پیرمرد اشک چشمهایش را پاک کرد و روی چشمان جوان معلولش کشید ...
"بسیج اهل جذب است - گفتهایم جذب حداکثرى - اما اهل تسامح در اصول نیست؛ (+)"محکم ایستادن ما ، جذب می کند . پایداری ما ، همه را بسیجی و انقلابی و امام حسینی می کند .
به عمد کیف کوچک می برم تا کاغذهای A4 ام را داخل کاور بگذارم و در دستم بگیرم تا جلد مجله ای که این هفته خریدم را همه ببینند و با آن به دانشگاه فخر بفروشم و توجه اطرافیان را جلب کنم و درذهن هایشان سوال ایجاد کنم . نگاه های چپ چپ بعضی ها را دوست دارم و در مقابلشان طوری وانمود می کنم که انگار متوجه چیزی نیستم . بعضی از این اخلاق های ما هم برای خودش داستانی دارد.
نمی دانم حق این را دارم ناراحت و دلسرد بشوم وقتی عکس و فرمایشات جناب منافق را بالای یکی از صفحات آن می بینم . نمی دانم باز هم از این آب های یخ روی سرم خواهد ریخت . همچنین هنوز نمی دانم بعضی ها چرا ... از یک کشاورز بیشتر از این انتظار نمی رود !
قاعدتاً باید یک نوشته ی کلیشه ای ، نشان بدهد که شماره اول "جریان انحرافی" در آمده درحالی که پشت این نوشته ، خیلی حرفها نهفته است !!!
شماره اول ، با توجه به خط مشی رسم شده و فضای دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران ، محتوای دوری نسبت به وضعیت ایده آل و مطابق میل حقیر دارد طوری که نشریه رسماً فکاهی است و در بعضی شرایط لوس به نظر می رسد ولی باز خورد همین یک ورق کاغذ ، در دانشکده باور نکردنی بوده که مطلب جداگانه ای را می طلبد .
تمامی عزیزانی که وقت می گذارند و به کنج دنج حقیر سرک می کشند ، دارای نظرات ذی قیمتی هستند که شاید خودشان از آن بی اطلاع باشند و این برادر کوچکتر و کم تجربه محتاج نگاه و زاویه دید گرامی تان است . در همه زمینه ها از جمله محتوا ، قالب ، طرز بیان و ... گوش شنوایی وجود دارد .
نشریه مذکور ، به صاحب امتیازی بسیج دانشکده از هفته گذشته از دستگاه کپی خارج شد و با توجه به تبلیغات انجام شده ، در مدت زمان کوتاهی نایاب شد . اما حساسیت نام بسیج در بیشتر دانشگاه های کشور برای قشر "بی و کم بصیرت" و مظلومیت این نهاد تماماً انقلابی بیشتر راغبم کرد تا فعالیتمان را نه به طور مستقل بلکه با برند بسیج شروع کنیم . نکته جالب اینجاست که نویسنده های جمع شده زیر چتر "جریان انحرافی" کمترین تعلقی به بسیج دارند و شاید در بسیاری از موارد نظرات واقعاً منحرفی دارند و خطر نفوذ یک جریان انحرافی در نشریه بیداد می کند . و بیم آن می رود که روزی ، سردبیر گمنام و حقیقی مجله ، ممیزیی به مطالب نویسندگان بزند که باب میل آنها نباشد و این موضوع در دفعات ابتدایی قابل اغماض است اما در طولانی مدت احتمال بروز ناهنجاری های متفاوتی را تقویت می کند ! وقوع این ناهنجاری ها ، با مدیریت صحیح ، ممکن است به تاخیر بیفتد و تا آن زمان ، ریشه های نشریه در خاک دانشکده محکم شده و ادامه حیات آن را قوت می بخشد .
هدف از تاسیس این جریان ، استفاده از پتانسیل های موجود در دانشکده برای آشتی دانشجویان با نشریات دانشگاهی و در ادامه آن ، انتقال بخشی از مفاهیم دینی و انقلابی از زاویه دید متفاوت تر از آنچه تا کنون دیده شده ، می باشد . به مرور زمان از مطالب طنز آن کاسته شده و بر محتوای غنی تر تاکید بیشتری خواهد شد ؛ به امید خدا . و این تغییر فاز ، خود شرایط پیچیده ای را فراهم می نماید و برای جلوگیری از پس لرزه های احتمالی آن ، تا کنون هیچ برنامه مشخصی تعیین نشده و حقیر فی الحال در این وادی سرگردانم .
برای شروع یاعلی گفتم و با هر قدم که بر می دارم ، از امام زمانم استمداد می کنم . توکلم به خدایم است و از او می خواهم که خواستم را میلش قرار دهد . شنیده ام که فرموده اند : «ما مامور به وظیفه ایم ، نه نتیجه » اما دوست دارم وظیفه ام را به نحو احسن اجرا کنم ... به امید خدا .
شماره اول را از سلف و مسجد تهیه می کنند ... برای راحتی دوستان اینجا را تعبیه کردیم !